سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ماندن در صف عاشورایی امام عشق تنها با یقین مطلق بدست می­آید.

معرفی شهیدان 8 سال دفاع مقدس کشورمان ایران
صفحه خانگی پارسی یار درباره

عشق یعنی

    نظر


با شهادت.....عشق معنا میشود

کربلا انا فتحنا میشود

عشق یعنی :

الذین المومنون

لن تنالوالبرحتی تنفقون

عشق یعنی:

تالی قرآن شدن

برسرنی قاری قرآن شدن

عشق یعنی :

سجده درمحراب خون

اقتدای سابقون السابقون

عشق یعنی:

راس ثارالله دین درکربلا

برسرنی ناله ها درنینوا

عشق یعنی:

پاسخ هل من معین

درقتال زاده ی ام البنین

عشق یعنی:

دیدن دنیا سراب

تشنه لب بیرون شدن از شط آب

عشق یعنی:

زاده ی ام البنین

عزت پاک امیرالمومنین

عشق یعنی:

کربلای بی کسی

دست رد برسینه ی هرناکسی



دوستان دو جورند


اوایل سر از کارش در نمی‌آوردم، چون هم دوستای مذهبی و ارزشی داشت و هم دوستایی که از نظر اعتقادی هیچ شباهتی بهش نداشتن و حتی مخالفش بودن! یه روز ازش علت این قضیه رو پرسیدم. گفت: «همیشه آدم باید دو جور دوست داشته باشه، بعضیا باشن که تو از وجودشون استفاده کنی و بعضیا هم باشن که از وجودت استفاده کنن که در هر دو صورت این دوستی برای یه طرف مفیده». می‌گفت: «دوستی با کسایی که خودشون به ارزش‌ها مقید هستن خیلی خوبه، ولی توی اونا چیزی رو تغییر نمیده. هنر اینه که بتونی تو قلب کسی که با تو و اعتقاداتت مخالفه نفوذ کنی و روش تأثیر بذاری».
شهیده شهناز حاجی‌شاه

پیک افتخار، شماره36، صفحه9


امام صادق علیه السلام
کسی که تنها با آن که هیچ عیبی ندارد برادری کند؛ دوستان اندکی خواهد داشت.
میزان الحکمه، جلد1، صفحه84


تو هیچی نیستی

چشمشان که به مهدی افتاد، از خوشحالی بال درآوردند. دوره‌اش کردند و شروع کردند به شعار دادن: «فرمانده آزاده، آماده‌ایم آماده!» هر کسی هم که دستش به مهدی می‌رسید، امان نمی‌داد؛ شروع می‌کرد به بوسیدن. مخمصه‌ای بود برای خودش.
خلاصه به هر سختی‌ای که بود از چنگ بچه‌های بسیجی خلاص شد، اما به جای اینکه از این همه ابراز محبت خوشحال باشد، با چشمانی پر از اشک به خودش نهیب می‌زد: «مهدی! خیال نکنی کسی شدی که اینا این‌قدر بهت اهمیت می‌دن، تو هیچی نیستی؛ تو خاک پای این بسیجی‌هایی...».
شهید #مهدی_زین‌الدین

کتــاب 14 سردار، ص30-29


امــام صـادق (علـــیه الســلام)
در آسمان دو فرشته بر بندگان گماشته شده‌اند. پس هر کس براى خدا تواضع کند، او را بالا برند و هر کس تکبر ورزد او را پَست گردانند.
الکـــــــــــــــــــــــــافی، ج2، ص122


خاطرات شهدا


‌ از عبدالحسین برونسی خواستم خاطره ای برایم بگوید. گفت: توی یکی از عملیات ها کار گره خورده بود، حجم آتش دشمن سنگین بود. شاید همین باعث شد تا تمام گردان کپ کنند. هرچه از بچه ها خواستم بلند شوند، فایده نداشت. انگار چسبیده بودند به زمین.

            

لحظه ها لحظه های حساسی بود. اگر معطل می کردیم، ممکن بود بچه ها توی محورهای دیگر هم موفق نشوند. متوسل شدم به بی بی دوعالم سلام الله علیها. با تمام وجود از حضرت خواستم کمکم کنند.

در آن تاریکی شب، و در آن بی چارگی محض، یک دفعه فکری به ذهنم افتاد. رو کردم به بچه ها ، با ناراحتی گفتم: فقط یک آرپی جی زن از بین شما بلند شه با من بیاد، دیگه هیچ کدومتون رو نمی خوام.

یکی از آرپی جی زن ها بلند شد. محکم و قاطع گفت: من میام.

به چند لحظه نکشید، یکی دیگر مصمم تر از او بلند شد، وپشت بندش یکی دیگر. تا آمدم به خودم بیایم، تمام گردان بلند شده بودند.

«ساکنان ملک اعظم2 /ص70»


توسل به حضرت زهرا

مگر میشود تو را نقد کرد؟؟؟

چه چیز تو را باید نقد کرد اقای من
صبر و حوصله و ادبت را!!!

که سال هاست داری با ادم هایی که خودت بهتر می دانی که هیچ دل خوشی از تو ندارند مراوده می کنی و در محافل مختلف با انها خوش و بش میکنی در صورتیکه خود بهتر از اعماق دل ان منافقان با خبری.
زندگی ساده و علی وارت را !!!
که به گفته ی دشمنت عطا ء الله مهاجرانی کوچکترین نقطه ی تاری در زندگی اقتصادیت وجود ندارد.
زندگی فرزندان گمنامت را !!!


که حتی خود من تا یک سال پبش نمی دانستم که رهبرم چند فرزند دارد. اسمشان چیست و...
و به گفته ی حداد عادل نه تنها اقا مجتبی بلکه بقیه ی فرزندان شما همه مستاجر هستند.
زندگی سیاسیت را !!!
که به گفته اغلب دشمنانت تو باهوش ترین رهبر سیاسی جهان هستی
و حتی اگر تعاریف انها هم نبود همین امنیت ایران در مقایسه با لبنان سوریه و عراق و حتی فرانسه که در اتش و خون هستند خود نشانه ای محکم بر این مدعاست.


ولی. اقای من در این کشور امن کسانی هستند که این امنیت زده زیر دلشان و می خواهند تو را نقد کنند.
و من همچنان در این فکرم که مگر میشود تو رانقد کرد؟؟؟