ماندن در صف عاشورایی امام عشق تنها با یقین مطلق بدست می­آید.

معرفی شهیدان 8 سال دفاع مقدس کشورمان ایران
صفحه خانگی پارسی یار درباره

اخلاص پیرمرد

ثبت نام که کردن یه اتوبوس شدن. بعضی هاشون پیر بودن و بعضی هاشون جا افتاده. سن بچه هاشون بین 17 تا 35 سال بود که شهید شده بودن. قرار بود ببریمشون منطقه جنگی.  یک بازدید بود از مناطق آزاد شده.
°
همه سوار شدن، ماندن یک پیرمرد و یک پیرزن و یک صندلی روی چرخ اتوبوس.
اومدن گفتن:
اگه میشه جای ما رو عوض کنین. زیر پامون بالاس، اذیت میشیم.

گفتیم. کسی پا نشد. اکثرا مثل اونا پیر بودن. فقط یکیشون بلند شد. پیرمردی بود، تنها. وقتی می رفت روی آن صندلی بشینه، می لنگید.
گفتم:
حاجی شما که بدتری. پاهات درد می کنه!
گفت:
عیب نداره عزیزم. بذار راحت باشن.
°
تا خبر رسید که اتوبوس رفته روی مین خودمون رو رسوندیم. چرخ عقب رفته بود رو مین. اخلاص پیرمرد او را به پسرش رسانده بود...

کتاب_پیش_نیاز ، روایت26
به نقل از محمد دلگرم