بازهم علی تنها است!
آن موقع که آندلس از دست رفت، و به نام اسپانیا معروف شد، شاید کسی باور نمی کرد: این اسپانیا بتواند حتی قلب مکه را هم فتح کند، و همه آن بلاهایی را که بر مسلمین آوردند، بدست خود مسلمین این کار را بکنند!
اکنون پس از گذشت 10قرن همه قرینه ها، در مکه و مدینه به دست آل سعود ایجاد شده است، و فرصت برای بیرون راندن مسلمانان، از عربستان فراهم شده است! همه مردم عربستان به قدری فاسد شده اند، که به پیامبر اسلام اهانت می شود، هیچ صدایی از آن جا شنیده نمی شود. از سنگ و چوب صدا در می آید، ولی از مردم مکه و مدینه هرگز! آن هایی که سال ها است، نان پیامبر را می خورند، ولی حرمت او را پاس نمی دارند!
آل سعود آن ها را کاملا اخته کرده است. اگر آن روزی، نوه پیامبر را ،در مکه تعقیب می کردند تا بکشند، حداقل با خود پیامبر کاری نداشتند. ولی امروز خود پیامبر تحت تعقیب است! و باید برای مجازات آماده شود. ندای هل من ناصر حسینی، امروز از حلقوم پیامبر بیرون می آید. زیرا هرچه زمان می گذرد، غیرت مردمان کمتر و کمتر می شود.
اگر روزی سلمان رشدی، به اعدام محکوم می شد، امروز اخلاف مدعی و: ناصالح، با هتاکان به پیامبر، دست دوستی می دهد، و ادعا دارند که: فرزند مکه و منی است! از آن بدتر، کسی با آن ها دست دوستی می دهد، و پای میز مذاکره می نشیند، که ادعا می کند فرزند قم و تهران است! آن ها بقدری سترون شده اند که، حتی حاضر نیستند یک اخم بکنند، و یا حتی میز مذاکره را رها کنند، و به عنوان اعتراض با آن ها دست هم می دهند!
موضوع از زمانی شروع شد که به: مدینه حمله شد و بقیع تخریب گردید، و کسی به تخریب گران چیزی نگفت . آن ها سپس به سراغ قبله اول مسلمین رفتند، قدس شریف را ازبین بردند! و بجای آن یک ساختمان نوساز را، قبله اول معرفی کردند. از کنار هیکل سلیمان، نوک پیکان حمله خود را، به قبله دوم نشانه رفتند. اما نه با سلاح سرد یا گرم، بلکه با دامن هایی گرمتر از سلاح !
آل سعود، مرکز فحشا و فساد شد. ماهواره های ضد اخلاقی، در تمام دنیا بودجه خود را از عربستان گرفتند! تمام کنار دریا ها در تسخیر: اعراب خوشگذران قرار گرفت، که فقط ناموس ساکنان آن جا را می خواست! از کنار دریای بالتیک تا: دریای سرخ، از شیکاگو تا جنوبگان! همه تبدیل به مراکزی شدند که: فقط فساد خرید و فروش می کردند، درست همان سبک که در کنار دریای اندلس، مسلمانان را به دریا ریختند!
امروز دیگر لازم نیست که صلیبی ها، بیایند یا جنگ صلیبی دوباره صورت بگیرد! زیرا دیگر غیرت مسلمانی! باقی نمانده است که لگد کوب شود! فساد در درون هیات های حاکمه مسلمین، ریشه دوانیده و همگی آن ها، سر سپرده صلیبی ها هستند. و صلیبی ها از خود می پرسند: با چه کسی باید بجنگند؟ چون کس دیگری باقی نمانده است!
اگر در گوشه و کنار، هنوز هستند کسانی که به ندای پیامبر، پاسخ می دهند دشنه تیز حکومت ها، آن ها را برجای خود می نشاند! کشته و زخمی شدن مسلمانان تونس، پاکستان و مصر و.. همه حاکی از این است که دولت های اسلامی ، جای شوالیه های قرون وسطی را گرفته و: نیازی به زحمت دادن به آن ها نیست! در تهران و قم هم همینطور است! مردم از خود سوال می کنند: با چه کسی باید بجنگیم؟ و برعلیه چه کسی شعار بدهیم؟
اگر مرگ بر فرانسه بگویند، متهم به ضدیت با مذاکرات می شوند! اگر مرگ بر آمریکا بگویند، متهم به دفاع از تحریم ها می شوند! واگر مرگ بر انگلیس بگویند، متهم به :اهانت به آقازاده های لندن نشین و: پدران آن ها می شوند.
و می بینیم بازهم علی تنها است! شاید از تنها هم تنها تر، چرا که پیامبر مدینه است و: علی باب آن. و آن ها باید باب را بشکنند، تا وارد مدینه شوند. آن زمان که علی را می شکستند، برای همین بود تا بتوانند :راحت تر وارد مدینه شوند. و فاتحه ای برای اسلام بخوانند!